دردودلمو کردم
دردودلمو کردم
ویرایش توسط Negar92 : 06-17-2018 در ساعت 12:11 AM دلیل: دردودلمو کردم ممنون
غرضم از گفتم جریان ناتموم رابطه قبل از ازدواجم گفتن حال روحی اون زمانم هست که باعث شد علاقه قبل ازدواج از نظرم رویا باشه و احساس اینکه شاید دراون زمان من افسردگی داشتم و برای تنها نبودن تن به ازدواج این مدلی دادم.و توکل برخدا بله رو گفتم بدون هیچ فکر جدی و سبک سنگین کردن.
به نظر من:
تا به طور کامل و دقیق وضعیت مصرف مواد همسرتون مشخص نشده
دوباره بچه دار نشید !
می دونم نقص دارم.در خانه داری و شاید بخاطر شاغل بودنم کوتاهی کردم.اما همیشه تلاش کردم بهتر از گذشته باشم بهانه دست شوهرم ندم.ولی دقیقا تو اوج عصبانیت بهانه گیر میاره و شروع میکنه به دادو بیداد. و زدن حتی جلوی بچه.با اینکه می دونم اونقد عقلش میکشه که نباید جلوی بچه همچین کاری کنه ولی دست خودش نیست خشمش باید به کتک ختم بشه.بچه هم از کتک های بابا خیلی خورده و من فهمیدم وقتی بچه رو میزنه من که جای خود دارم. متاسفانه پرخاشگریش به منم سرایت کرده و دستم رو بچه بلند میشه و این موضوع خیلی اذیتم میکنه گاهی فک میکنم لیاقت مادر شدن دوباره رو ندارم.اما دست خودم نیست و یهو متوجه میشم که زدم و من موندم و پشیمونی و عذاب
میشه راهنماییم کنید دقیقا باید چیکار کنم. حال روحیم طوری نیست که بتونم بهش کمک کنم.. شایدم با یکم تلاش بیشتر بتونم.. اصلا نمی دونم چه کاری از دستم برمیاد.
سلام خوبین ؟
من خب توضیحاتتونو خوندم بنظرم مشکل اصلی شما مشکل داشتن اعتیاد شوهرتون یا دست بزن داشتن نیست و مشکل اصلی سرد بودن رابطه شما با همسرتونه که اونم بدلیل نبود علاقه قلبی از سمت شما نسبت به ایشونه .. ک این اشتباه برمیگرده به زمان قبل ازدواج ک بدون اینکه علاقه ای به طرف داشته باشین , ازدواج کردین و اونم به امید ایجاد شدن عشق و علاقه ...نگاه شما گیر کردین خب بین بچه فعلی با همسری ک بهش هیچ عشقی ندارید ..اگرم تاالان موندید بیشتر بخاطر بچه بوده ..
و اینکه بنظرم خب به امید اینکه بچه بیاد همه چی درست بشه دست به بچه دار شدن نزنین چون اگر قرار بود بشه , تو این 5 سال ک بچه دار شدین درست میشد ...من ازتون میخام ک بجای اینکه فکرتونو به بچه دوم درگیر کنین که بیارم یا نیارم , تمرکزتونو بزارین رو اینکه رابطتتونو با همسر و بچتون بهتر کنین و شک ندارم ک موفق هم میشین چون با توضیحاتی ک خوندم شوهرتون تقریبا آدم بدی هم نیست
انقدرم خب نگران و پریشون نباشین همه چی درست میشه
ویرایش توسط Armin_EM : 06-15-2018 در ساعت 11:36 PM
عاشق متافیزیک - ماورا - طراحی سایت و وبمستری
بچه دار شدن مجدد توی این شرایط کار اشتباهیه، به نظر منم باید اول به بازسازی رابطتون اقدام کنید، قبل از هر چیز باید وضعیت اعتیادش مشخص بشه، کوچکترین برخورد بین شما از نظر روانی روی شخصیت فرزندتون تاثیر منفی میگذاره و میتونه در آینده براش عقده های زیادی بوجود بیاره، سعی کنید با هم گفتگو کنید خب تحصیلات همسرتون کمه و نمیدونم چقدر به گفتگو و وقت گذاشتن برای صحبت کردن با شما وقت میگذاره ولی درک آدمها الزاما تحت تاثیر تحصیلات نیست و من قویا معتقدم اگر اراده ای در دو طرف برای حل مشکلات باشه محاله از طریق گفتگو حل نشه، خب هر دوی شما تقصیراتی دارید، شما معتقدید که در برخی امور کوتاهی کردید و خب همسرتون هم هنر گفتگو و مفاهمه با شما رو نداشته، به نظرم سعی کنید کمی عاشق باشید و محبت و عشق بدهید بعید میدونم نتیجه محبت شما خشونت همسرتون باشه، سعی کنید نفرت رو از خودتون دور کنید و علاقه مند بشید، حتما اگر براتون مقدور هست از یک مشاوره حضوری استفاده کنید و تمام سعیتون رو برای بهتر کردن رابطتون انجام بدید ولی بدونید بچه دار شدن توی شرایط فعلی انتخاب درستی نیست، بیشتر برای هم وقت بگذارید، روی خاطرات مثبت مشترکتون تمرکز کنید و یکبار دیگه زندگیتون رو از نو بسازید، معتقدم عشق از ابتدا بوجود نمیاد هرچند علاقه اولیه باید وجود داشته باشه و مطمینم میزان علاقه شما صفر نبوده و کمی علاقه وجود داشته که منجر به ازدواج شده، عشق یه بذره که کاشته میشه و باید ازش مراقبت کرد و پرورشش داد تا به یه درخت تنومند تبدیل بشه. شما کمتر سعی کردید این مراقبت رو انجام بدید، وقت بگذارید، به خودتون برسید، به خونه برسید، عشق بکارید مطمینم عشق برداشت می کنید و در اونصورت مطمینم همسرتون مجاب میشه که اعتیادش رو ترک کنه. هر دوی شما به کمک هم نیاز دارید این وسط شما که عاقل تر هستید باید برای نجات زندگیتون و آینده فرزندتون پیش قدم بشید، اسمش رو منت کشی نگذارید اسمش رو گذشت بگذارید و این رو نشونه بزرگی خودتون بدونید نه نشونه ضعف. شما لایق عشق و زندگی شاد هستید پس براش بجنگید و خسته نشید بعدا میتونید به بچه دار شدن فکر کنید.
ویرایش توسط Mohammad313 : 06-16-2018 در ساعت 12:24 AM
آنکس که ظلمی بر دوش دارد، رستگار نخواهد شد.
ممنون از راهنمایی شما دوستان محترم. می دونم وضعیتم خیلی افتضاح نیست و همیشه تو زندگی به اتفاقات مثبت نگاه کردم. اتفاقا من باخوندن مطلبی با موضوع اینکه زن بودن چه جوری هست در همین سایت تونستم دراین چند ماه اوضاع رو خیلی بهتر کنم.. مطرح کردن این مسائل رو در رو با آدما اصلا برام ممکن نبود برا همین اینجا دردودل کردم که حداقل یکم سبک شم. من دوباره باهاش آشتی کردم. وحس میکنم بذر عشقی که میگید از زمانی که اون مطالب رو چند ماه پیش دراین سایت خوندم و البته با حمایت عاطفی اون شخصی که عرض کردم نسبت به همسرم تو قلب من کاشته شد.... نگرانی اصلی من الان اعتیادش هست که باعث فاصله میشه. و می دونم تا خودش نخواد حل نمیشه. تواین چند سال وقتی می بینم به نتیجه نمیرسم و کاری از دستم برنمیاد تلاش میکنم این ایرادش حداقل به من آسیب نرسونه و حالمو بد نکنه و بهش عادت کنم می دونم این کنار کشیدن درست نیست و اینم می دونم که اون شریک زندگی منه و جدا از من نیست وهمینطور آینده بچم در خطره... و از طرفی دوس دارم یه زندگی نرمال و شاد با یکی دوتا بچه دیگه داشته باشم.رسیدم به بن بست و فک میکنم تا اون نخاد چیزی درست نمیشه حتی با محبت من. چی بهش بگم که بفهمه داره اشتباه میکنه؟؟؟
اگه بتونه به این درک برسه که شما عاشقش هستید انگیزه پیدا میکنه که ترک کنه، بهش از آینده بچتون بگید، محبت شما پیامش اینه که کسی هست که دوستت داره و سلامتیت رو میخاد پس تو هم اگه دوسش داری (که مطمینا وقتی بهش محبت کنید اونم علاقش به شما چند برابر میشه)
باید برای آینده بچه و زندگی هر دومون بجنگی. ببینید خانوم توانایی خودتون رو دستکم نگیرید مردها در برابر محبت همسرشون خیلی راحت رام میشن این دیگه هنر شماست و قطعا موفق میشید چون فرمودید تونستید وضعیت رو بهتر کنید ولی تاکید میکنم برای بچه دار شدن عجله نکنید. اول بازسازی رابطه و ترک اعتیاد همسرتون در اولویت هست.
درسته که تا خودش نخاد نمیتونه ترک کنه ولی این خواستن نشات گرفته از یک انگیزه هست و اون انگیزه چیزی نیست جز عشق به همسر و فرزند که شما میتونید این عشق رو در زندگیتون به جریان بندازید.
ویرایش توسط Mohammad313 : 06-16-2018 در ساعت 01:33 AM
آنکس که ظلمی بر دوش دارد، رستگار نخواهد شد.
پست استارتر پاک شده و نمیشه خوند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)